این استاندارد باید با توجه به ” مقدمه ای بر استانداردهای حسابداری”مطالعه و بکار گرفته شود.
مقدمـه
هدف این استاندارد تجویز نحوه حسابداری درآمدها و هزینـه هـای مـرتبط بـا پیمانهـای بلندمدت در صورتهای مالی پیمانکار است. به دلیـل ماهیـت فعالیـت موضـوع پیمانهـای بلندمدت، تاریخ شروع پیمان و تاریخ تکمیل آن معمولاً در دوره های مالی متفـاوتی قـرار می گیرد. بنابراین، مسئله اصلی در حسابداری پیمانهای بلندمـدت، تخـصیص درآمـدها و هزینه های پیمان به دوره هایی است که در آن دوره ها عملیات موضوع پیمان اجرا میشود. این استاندارد معیارهای شناخت مندرج در مفاهیم نظری گزارشگری مالی را جهـت تعیـین زمان شناخت درآمد و هزینه های پیمان به عنوان اقلام صورت سود و زیان بکار می گیـرد. این استاندارد همچنین، رهنمودهایی را برای اعمال این معیارها ارائه میکند.
دامنه کاربرد
این استاندارد باید برای حسابداری پیمانهای بلندمدت در صورتهای مالی پیمانکار بکار گرفته شود.
تعاریف
اصطلاحات ذیل در این استاندارد با معانی مشخص زیر بکار رفته است:
• پیمان بلندمدت : پیمانی است که برای طراحی ، تولید یا سـاخت یـک دارایـی منفـرد قابـل ملاحظه یا ارائـه خدمات (یا ترکیبی از داراییها یا خدمات که تواماً یک پروژه را تشکیل دهـد ) منعقد می شود و مدت زمان لازم برای تکمیل پیمان عمدتاً چنان است که فعالیـت پیمـان در دوره های مالی متفاوت قرار می گیرد . پیمـان ی کـه طبـق ایـن اسـتاندارد، بلندمـدت تلقـی میگردد، معمولاً در طول مدتی بیش از یکسال انجام خواهد شد . با این حال، مدت بـیش از یکسال، مشخصه اصلی یک پیمان بلندمدت نیست . برخی پیمانهای با مدت کمتـر از یکـسال ، هرگاه از نظر فعالیت دوره ، دارای چنان اهمیت نسبی باشد که عدم انعکاس درآمد و هزینه عملیاتی و سود مربوط به آن منجر به مخدوش شدن درآمد و هزینه عملیاتی و نتایج دوره و عدم ارائـه تصویری مطلوب توسط صورتهای مالی گردد، باید به عنـوان پیمـان بلندمـدت محسوب شود، مشروط بر اینکه رویـه متخذه در واحد تجاری از سالی به سال دیگر به طـور یکنواخت اعمال گردد.
• پیمان مقطوع : پیمان بلند مدتی است که به موجب آن پیمانکار با یک مبلغ مقطوع برای کل پیمان یا یک نرخ ثابت برای هر واحد موضوع پیمـان کـه در برخـی از مـوا رد ممکـن اسـت براساس موادی خاص مشمول تعدیل قرار گیرد، توافق میکند.
• پیمان امانی (پیمان با حق الزحمه مبتنی بر مخارج ) : پیمان بلند مدتی است که بـه موجـب آن مخارج قابل قبول یا مشخص شده در متن پیمان به پیمانکار تأدیه و درصد معینی از مخـارج مزبور یا حق الزحمه ثابتی نیز به پیمانکار پرداخت شود .
• پیش دریافت پیمان : بخشی از مبالغ دریافتی توسط پیمانکار است که کار مربـوط بـه آن تـا تاریخ ترازنامه انجام نشده است.
• مبالغ دریافتی بابت پیشرفت کار : عبارت است از :
الف. علی الحساب هـا : مبالغی است که به طور موقـت در قبـال صـورت حـسابهای صـادره در دست بررسی دریافت میشود .
ب . سایر دریافت هـا : عبارت است از اقلامی که ماهیت علی الحساب نداشـته ، لـیکن در قبـال پیشرفت کار دریافت می شود و نیز دربرگیرنده آن بخش از مبالغ پیشدریافـت پیمـان است که کار مربوط به آن تا تاریخ ترازنامه انجام شده است .
• مبالغ دریافتنی بابت پیشرفت کار : عبارت است از مبالغ قابل دریافـت کـه بابـت صـورت حسابهای صادره در حسابها منظور شده است.
• زیانهای قابل پیش بینی : زیانهایی است که انتظار می رود در طول مدت پیمـان ایجـاد شـود (با احتساب مبالغ براوردی هزینه کارهای اصلاحی و تضمینی و هرگونه هزینه های مشابهی که تحت شرایط پیمان قابل بازیافت نیست ) . مبلغ زیان مذکور بدون توجه به موارد زیر براورد میشود:
الف . شروع یا عدم شروع کار پیمان.
ب . حصهای از کار که تا تاریخ ترازنامه انجام شده است.
ج . میزان سودی که انتظار می رود از پیمان های دیگر حاصل شود.
تجزیه و ترکیب پیمانها
الزامات این استاندارد باید برای هر پیمان به طور جداگانه بکـار گرفتـه شـود، این الزامـات بـرای بخـشهای قابـل شناسـایی
یک پیمان یا برای گروهی از پیمان ها به عنوان یک مجموعه واحد، اعمال میشود .
هر گاه پیمان بلندمدت از چند بخش جداگانه تشکیل شده باشد، درصورت تحقق شرایط زیـر، عملکرد هر بخش باید به مثابه پیمانی جداگانه در نظر گرفته شود:
الف . در مورد هر بخش پیشنهاد قیمت جداگانه ای ارائه شده باشد،
ب . مذاکرات هر بخش به طور جداگانه صورت گرفته و طرفین پیمان حـق قبـول یـا رد آن بخش را داشته باشند، و
ج . درآمدها و هزینه های هر بخش به طور جداگانه قابل تشخیص باشد .
در صورت تحقق شرایط زیـر، گـروه پیمانهـا را اعم از اینکـه دارای یک یا چنـد کارفرمـا باشـد، باید به عنوان یک پیمان واحد تلقی کرد:
الف . گروه پیمان ها به عنوان یک مجموعه مورد مذاکره قرار گرفته باشد،
ب . وابستگی پیمانها به یکدیگر به گونه ای باشد که در عمل بخشی از یک پـروژه سـودآور را تشکیل دهد، و
ج . پیمانها به طور همزمان یا متوالی اجرا شود .
درآمد پیمان
درآمد پیمان باید دربر گیرنده موارد زیر باشد:
الف . مبلغ اولیه درآمد که در پیمان مورد توافق قرار گرفته است،
ب . تغییر در میزان کار پیمان، ادعا و سایر دریافتهای تشویقی در ارتباط با عملیات پیمان:
1 . تا میزانی که احتمال رود این موارد منجر به درآمد گردد، و
2 . این موارد را بتوان به گونه ای قابل اتکا اندازه گیری کرد.
درآمد پیمان به ارزش منصفانه مابه ازای دریافتی یا دریافتنی اندازه گیری میشود. اندازه گیری درآمد پیمان تحت تأثیر ابهامات گوناگونی است که به نتیجه رویدادهای آتی بـستگی دارد.
براوردها اغلب با وقوع رویدادها و رفع ابهامات تجدید نظر میشـود. بـدین ترتیـب مبلـغ درآمد پیمان ممکن است از دورهای به دوره دیگر تغییر کند. برای مثال :
الف . پیمانکار و کارفرما ممکن است در دورهای پس از دوره انعقاد پیمان، درمورد تغییـرات یا ادعاهایی که موجب افزایش یا کاهش درآمد پیمان گردد، به توافق برسند،
ب . مبلغ درآمد مورد توافق در یک پیمان مقطوع ممکن است به موجـب مفـاد پیمـان، از جمله تعدیل آحاد بها، افزایش یابد،
ج . مبلغ درآمد پیمان ممکن است در نتیجه جرایم تأخیر در تکمیل کار، کاهش یابد، یا
د . در مواردی که پیمان مقطوع متضمن نرخ ثابت بـرای هـر واحـد محـصول اسـت، با افزایش تعداد واحدها، درآمد پیمان افزایش می یابد.
تغییـر پیمـان عبـارت است از دستـور کارفرما مبنی بر تغییر در دامنه کاری که قرار است طبق مفاد پیمان انجام شود. تغییر ممکن است موجب افزایش یا کاهش درآمد پیمان شـود. برای نمونه، میتوان از تغییر در مشخصات یا طراحی یک دارایی و تغییر در مـدت پیمـان نام برد. تغییر زمانی در درآمد پیمان منظور می شود که:
الف . تصویب تغییر و مبلغ درآمد حاصله توسط کارفرما محتمل باشد، و
ب . مبلغ درآمد را بتوان به گونهای قابل اتکا اندازه گیری کرد.
ادعا عبارت از مبالغی است که پیمانکار از کارفرما یا شخص ثالث به عنوان جبران هزینـه هـایی مطالبه میکند که در مبلغ پیمان منظور نشده است. برای مثال ادعا ممکن است ناشی از اشتباه در مشخصات یا طراحی، تأخیر ایجاد شده توسط کارفرما و تغییرات مورد اختلاف در میـزان کـار پیمان باشد. اندازه گیری مبالغ درآمد حاصل از ادعا متضمن درجه بالایی از ابهام است و اغلـب بستگی به نتیجه مذاکرات دارد. بنابراین ادعا تنها زمانی در درآمد پیمان منظور می شود که:
الف . مذاکرات به مرحله پیشرفتهای رسیده باشد، به گونه ای که قبول ادعا ازسوی کارفرمـا محتمل باشد، و
ب . مبلغی را که احتمالاً مورد قبول کارفرماست، بتوان به گونه ای قابل اتکا اندازه گیری کرد.
دریافتهای تشویقی، مبالغی است اضافی که درصـورت نیـل بـه اسـتانداردهای عملکـرد تعیین شده یا افزون بر آن، توسط پیمانکار دریافت میشود. بـرای مثـال ممکـن اسـت در پیمان پیشبینی شود که درصورت تکمیل موضوع پیمان قبل از موعـد مقـرر، پرداخت هـای تشویقی به پیمانکار صورت گیرد. دریافتهای تشویقی را زمانی میتوان در درآمـد پیمـان منظور کرد که:
الف . پیمان تا حدی پیشرفت کرده باشد که نیل به استانداردهای عملکرد تعیین شـده یـا افزون بر آن، محتمل باشد، و
ب . مبلغ دریافت تشویقی را بتوان به گونه ای قابل اتکا اندازه گیری کرد.
مخارج پیمـان
مخارج پیمان باید مشتمل بر موارد زیر باشد:
الف . مخارجی که مستقیماً با یک پیمان مشخص مرتبط است،
ب . مخارجی که بین پیمانها مشترک بوده و تسهیم آن به پیمانهای جداگانه امکانپذیر است، و
ج . سایر مخارجی که به موجب مفاد پیمان مشخصاً قابل مطالبه از کارفرما است.
مخارج مستقیم یک پیمان دربر گیرنده مواردی از قبیل کار مـستقیم (شـامل سرپرسـتی و نظارت مستقیم)، مواد اولیه مصرفی، استهلاک و اجاره ماشین آلات و تجهیـزات، مخـارج جابجایی مواد، ماشین آلات و تجهیزات، مخارج مستقیم طراحـی و کمـک فنـی، مخـارج براوردی کارهای اصلاحی و تضمینی و ادعا توسط اشخاص ثالث است. ایـن مخـارج را می توان به میزان درآمدهای اتفاقی خارج از شمول تعریف درآمد پیمـان (از قبیـل درآمـد حاصل از فروش مواد و ماشین آلات اضافی) کاهش داد.
مخارج مشترک قابل تسهیم بین پیمانهای مختلف مشتمل بر حق بیمه، مخارج غیـر مـستقیم طراحی و کمک فنی و سربار پیمان است. این مخـارج برحـسب ماهیـت آن طبقـه بنـدی و با اعمال یکنواخت روشهای سیستماتیک و معقول به پیمانهای مختلف تخـصیص مـییابـد. تخصیص مزبور مبتنی بر سطح معمول فعالیت واحد تجاری است. سربار پیمان دربر گیرنـده مواردی از قبیل مخارج تهیه و پردازش لیست حقوق کارکنان پیمان است. مخارج مشترک همچنین میتواند با توجه به استاندارد حسابداری شماره 13 با عنـوان حـسابداری مخـارج تأمین مالی، دربرگیرنده مخارج استقراض مرتبط با پیمان ها نیز باشد.
سایر مخارجی که به موجب مفاد پیمان مشخصاً قابل مطالبه از کارفرما است، دربر گیرنده مواردی از قبیل مخارج اداری عمومی و مخارج توسعه می باشد کـه جبـران آن بـه طـور مشخص در پیمان قید شده است.
مخارجی را که نمیتوان به فعالیت پیمانکاری یا به یک پیمـان مـشخص مربـوط دانـست جزء مخارج پیمان منظور نمی شود. نمونه هایی از این مخـارج عبـارت اسـت از مخـارج اداری، عمومی و فروش، مخارج تحقیق و توسعه که جبران آن در پیمان مشخص نـشده و استهلاک ماشین آلات و تجهیزاتی که در فعالیت پیمانکاری استفاده نشده است.
مخارج تحمل شده قبل از انعقاد پیمان، درصورت انعقاد پیمان در دوره جاری یـا حـصول اطمینان از انعقاد پیمان در دوره بعد، به حساب پیمان منظور میشود. هرگاه ایـن مخـارج به عنوان هزینه دورهای که در آن وقوع یافته محسوب شود و پیمـان در دوره بعـد منعقـد گردد، چنین مخارجی را نباید به حساب پیمان برگشت داد.
شناخت درآمد و هزینه های پیمان
با توجه به ماهیت پیمان های بلندمدت، چنانچه به سبب طولانی بودن مدت لازم برای تکمیل این پیمانها، تا زمان تکمیل آنها، درآمد و هزینه ای به حساب گرفته نـشود، ممکـن اسـت صورت سود و زیان تصویر چندان مطلوبی از فعالیتهای واحد تجاری در طول سال ارائـه نکند، بلکه تنها ماحصل (سود یا زیان) پیمانهایی را که در پایان سال تکمیل شـده اسـت منعکس کند. بنابراین، مقتضی است که در جریان پیشرفت پیمانها، با رعایت الزامات ایـن استاندارد، درآمدی را که میتوان نسبت به تحقق آن اطمینـان حاصـل کـرد، بـه حـساب گرفت. تعیین میزان درآمد و هزینه دوره توسط واحد تجاری باید به گونه ای صورت گیـرد که با نوع عملیات و صنعت مورد فعالیت تناسب داشته باشد.
هرگاه بتوان ماحصل یک پیمان بلندمدت را به گونه ای قابل اتکا براورد کرد، باید سهم مناسبی از درآمد و مخارج کل پیمان (با توجه به میزان تکمیل پیمان در تاریخ ترازنامه و متناسـب بـا نـوع عملیات و صنعت مورد فعالیت) به ترتیب به عنوان درآمد و هزینه شناسایی شود.
شناخت درآمد و هزینه دوره براساس میزان تکمیل پیمان، اغلـب ” روش درصـد تکمیـل پیمان” نامیده میشود. طبق این روش، درآمد پیمان با مخارج تحمل شده جهت نیل به آن میزان از تکمیل تطابق داده می شود و در نتیجه درآمد، هزینه و سود یا زیان کار انجام شده درصورت سود و زیان انعکاس می یابد.
هرگاه ماحصل یک پیمان بلندمدت را نتوان به گونه ای قابل اتکا براورد کرد:
الف . درآمد باید تا میزان مخارج تحمل شدهای که احتمال بازیافت آن وجود دارد شناسایی شود، و
ب . مخارج پیمان باید در دوره وقوع به عنوان هزینه شناسایی شود.
در مراحل اولیه پیمان، غالباً وضعیت به صورتی است کـه ماحـصل پیمـان را نمـی تـوان به گونه ای قابل اتکا برآورد کرد. با این حال، ممکن است این احتمال وجود داشته باشد که واحد تجاری، مخارج تحمل شده پیمان را بازیافت کند. بنابراین، درآمد پیمان تنها تا میزان مخارج تحمل شدهای که انتظار بازیافت آن می رود، شناسایی میگردد. از آنجا که ماحصل پیمان را نمی توان به گونه ای قابل اتکا براورد کرد، سودی شناسایی نمی شود. از سوی دیگر اگرچه ماحصل پیمان را نمی توان به گونه ای قابل اتکا براورد کـرد، احتمـال دارد کـه کـل مخارج پیمان از کل درآمد پیمان تجاوز کند. در چنین مواردی، هرگونه مازاد کل مخـارج بر درآمد پیمان فوراً به عنوان هزینه دوره شناسایی می شود.
هرگاه انتظار رود که پیمان منجر به زیان گردد (کل مخارج پیمان از کـل درآمـد پیمـان تجـاوز کند)، باید زیان مربوط، فوراً به عنوان هزینه دوره شناسایی شود.
چنانچه فزونی کل مخارج پیمان بر درآمد آن محتمل باشد، زیان قابل پیش بینی باید فـوراً به عنوان هزینه دوره شناسایی شود. در تعیین کل مخارج پیمان نه تنها مجموع مخارج تـا تاریخ ترازنامه و مجموع مخارج تخمینی بعدی تا مرحله تکمیل مد نظر قرار می گیرد، بلکه مخارج آتی کارهای اصلاحی، کارهای تضمینی و هرگونه کارهـای مـشابهی کـه تحـت شرایط پیمان قابل بازیافت نیست، نیز در محاسبه منظـور مـی شـود. در بررسـی مخـارج تخمینی بعدی تا مرحله تکمیل و نیز مخارج آتی، افزایش های احتمالی حقـوق و دسـتمزد، قیمت مواد و مصالح و سایر مخارج پیمان نیز در نظر گرفته میشود. همچنین در مـواردی که پیمان های غیر سودآور، دارای چنان ابعادی باشد که بتوان انتظـار داشـت بخـش قابـل توجهی از ظرفیت واحد تجاری را برای مدت زیادی اشغال کند، مخارج اداری مربـوط را که قرار است واحد تجاری طی مدت تکمیل پیمان متحمل گردد نیز در محاسبه رقم زیـان قابل پیش بینی منظور میشود. به علاوه در تعیین درآمد پیمان موارد مندرج در بنـد 7( ب) نیز مد نظر قرار می گیرد. در پیوست این استاندارد نمونه هایی در مورد برخی انـواع نتـایج احتمالی پیمان های بلندمدت ارائه شده است.
سایر ملاحظات مربوط به شناخت اقلام مرتبط با پیمان بلندمدت
آن بخش از مخارج تحمل شده پیمان که با فعالیت آتی آن مرتبط اسـت، بـه شـرط آنکـه بازیافت آن محتمل باشد، به عنوان دارایی شناسایی و تحـت سرفـصل پیمـان در جریـان پیشرفت طبقه بندی میشود.
ماحصل پیمان بلندمدت را تنها زمانی میتوان به گونه ای قابل اتکا براورد کرد کـه جریـان منافع اقتصادی آتی مربوط به پیمان به درون واحد تجاری محتمل باشد. با این حال، هرگاه در مورد قابلیت وصول مبلغ منظور شده در درآمد پیمان و شناسایی شده در صورت سود و زیان ابهامی به وجود آید، مبلغ غیر قابل وصول یا مبلغی که احتمال عـدم بازیافـت آن می رود به عنوان هزینه و نه تعدیل درآمد پیمان شناسایی میشود.
در پیمانهای مقطوع ، ماحصل پیمان بلندمدت را زمانی می توان به گونه ای قابل اتکا انـدازه گیـری کرد که تمامی شرایط زیر برقرار باشد:
الف . درآمد پیمان را بتوان بهگونهای قابل اتکا اندازه گیری کرد،
ب . جریان ورودی منافع اقتصادی مرتبط با پیمان به واحد تجاری محتمل باشد،
ج . مخارج پیمان تا زمان تکمیل پیمان و همچنین درصد تکمیل پیمـان در تـاریخ ترازنامـه را بتوان به گونه ای قابل اتکا اندازه گیری کرد، و
د . مخارج مربوط به پیمان را بتوان به وضوح تشخیص داد و به گونهای قابل اتکا اندازه گیری کرد تا مقایسه مخارج واقعی تحمل شده پیمان با براوردهای قبلی آنها میسر گردد.
در پیمانهای امانی ، ماحصل پیمان بلندمدت را زمانی می توان به گونهای قابل اتکا اندازه گیری کرد که کلیه شرایط زیر برقرار باشد :
الف. جریان ورودی منافع اقتصادی مرتبط با پیمان به واحد تجاری محتمل باشد، و
ب . مخارج مربوط به پیمان را اعم از اینکه طبق مفاد پیمان مشخصاً قابل بازیافـت باشـد یـا نباشد، بتوان به وضوح تشخیص داد و به گونه ای قابل اتکا اندازه گیری کرد.
30 . واحد تجاری عموماً پس از انعقاد پیمانی که دربرگیرنده موارد زیر باشد، می تواند براوردی قابل اتکا از ماحصل پیمان به دست آورد:
الف . حقوق قابل اعمال طرفین قرارداد در مورد موضوع پیمان،
ب . مابه ازایی که قرار است مبادله شود، و
ج . نحوه و شرایط تسویه پیمان.
میزان تکمیل پیمان به طرق مختلف قابل تعیین است. واحد تجـاری، روشـی را کـه کـار انجام شده را به گونه ای قابل اتکا اندازه گیری می کند بکار میگیرد. باتوجه به ماهیت پیمان، روشها ممکن است شامل موارد زیر باشد:
الف . نسبت مخارج تحمل شده پیمان برای کار انجام شده تا تاریخ ترازنامه به کل مخارج برآوردی پیمان،
ب . ارزیابی کار انجام شده، یا
ج . نسبت مقدار کار انجام شده به کل کار پیمان.
مبالغ دریافتی و دریافتنی بابت پیشرفت کار و نیـز پـیشدریافـت از کارفرمایـان معمـولاً منعکس کننده کار انجام شده نیست.
چنانچه میزان تکمیل با مراجعه به مخارج تحملشده پیمان تا تاریخ ترازنامه تعیین گردد، تنها آن بخش از مخارج پیمان که منعکس کننده کار انجام شده است در مخارج تحمل شده پیمان تا تاریخ ترازنامـه منظور می گردد. مثال هایی از مخارج پیمان که در مخارج تحمل شده منظور نمی شود عبارت است از:
الف. مخارج پیمان که مرتبط با فعالیت آتی پیمان است، از قبیل مواد و مصالح تحـویلی به کارگاه یا کنار گذاشته شده جهت پیمان که تاکنون در پیمان مربوط استفاده نشده است (به جز مواد و مصالحی که مشخصاً جهت پیمان مزبور ساخته شده باشد)، و
ب . مبالغ پرداختی به پیمانکاران دست دوم قبل از انجام کار مندرج در پیمان فرعی.
آن بخش از مخارج پیمان که بازیافت آن غیر محتمل است فوراً به عنوان هزینه شناسـایی می شود. نمونه هایی از این مخارج مربوط به پیمان هایی می شود که:
الف. به طور کامل قابل اجرا نیست بدین معنی که اعتبار آن به گونه ای جدی مورد سؤال است،
ب . تکمیل آنها منوط به نتیجه دعاوی حقوقی در جریان یا مقررات قانونی درحال تصویب باشد،
ج . احتمال مصادره یا تخریب اموال آنها برود،
د . کارفرمای آنها قادر به ایفای تعهدات خود طبق پیمان نباشد، و
ه . پیمانکار آنها قادر به تکمیل پیمان یا ایفای تعهدات خود طبق پیمان نباشد.
تغییر در براوردها
اثر تغییر در براورد درآمد یا مخارج پیمان یا اثر تغییر در براورد ماحصل پیمان کـه از براوردهـای جاری درآمد و مخارج پیمان ناشی میشود، طبق استاندارد حسابداری شماره 6 با عنوان گزارش عملکرد مالی، تغییر در براورد حسابداری تلقی میشود.
افشا در ترازنامه
پیمانهای بلندمدت را باید به شرح زیر در ترازنامه افشا کرد :
الف . مازاد درآمد شناسایی شده انباشته پیمان بر مبالغ دریافتی و دریافتنی بابـت پیـشرفت کار تا تاریخ ترازنامه باید به عنوان مبلغ قابل بازیافت پیمان طبقه بندی گردد و به طـور جداگانه تحت سرفصل حسابهای دریافتنی منعکس شود.
ب . پیشدریافت پیمان (یعنی بخشی از مبالغ دریافتی توسط پیمانکار که کار مربوط بـه آن تـا تاریخ ترازنامه انجام نشده است) باید در سرفصل پیش دریافتها در ترازنامه منظور شود.
ج . مخارج تحمل شده انباشته پس از کسر مبالغ هزینه شناسایی شده انباشته (خالص بهـای تمام شده ) و به کسر زیانهای قابل پـیش بینـی ، بـه عنـوان مانـده پیمان هـای بلندمـدت طبقه بندی و به طور جداگانه تحت سرفصل پیمان های درجریـان پیـشرفت در ترازنامـه منعکس گردد.
د . مازاد ذخیره زیانهای قابل پیش بینی بر مخارج تحمل شده انباشـته (پـس از کـسر مبـالغ هزینه شناسایی شده انباشته ) باید به عنوان ذخیره زیان های قابل پیش بینی طبقه بنـدی و تحت سرفصل ذخایـر در ترازنامه منعکس شود.
ه . مبلغ سپرده های کسر شده قابل استرداد از قبیل سپرده حسن انجام کار و سپرده بیمـه باید تحت سرفصل حسابهای دریافتنی در ترازنامه منعکس شود.
ملاحظات مربوط به انعکاس مبلغ قابل بازیافت پیمانها
طبقه بندی ” مبلغ قابل بازیافت پیمان ها” تحت سرفصل حسابهای دریافتنی، مفهـومی تقریبـاً نا آشنا و مستلزم اعمال دقت است.
تعیین لحظه ای که مالکیت کار تکمیل شده از پیمانکار به کارفرما انتقال می یابد، موضوعی پیچیده است که به شکل قانونی و نحوه عمل در صنعت مربوط بستگی دارد. ” مبلغ قابـل بازیافت پیمان ها” ممکن است از نظر شکل دقیق قانونی، ” وضعیت قراردادی” یک بدهکار را نداشته باشد. با این حال هرگاه انعکاس محتوای معامله مورد لزوم باشد، موضوع فوق نبایـد مانع انعکاس ” حسابهای دریافتنی” در حسابها شود.
” مبلغ قابل بازیافت پیمانها” بیانگر مازاد ارزش کار انجام شده تا تاریخ ترازنامه (که به عنوان درآمد شناسایی شده) بر کل مبالغ دریافتی و دریافتنی بابت پیشرفت کار است. بدین ترتیـب میزان و قابلیت بازیافت مانده فوق، بر تعیین مناسب ارزش کار انجام شـده مبتنـی اسـت.
مانده مذکور از فرآیند شناخت درآمد پیمان ناشی میشود. در واقع، این مانده بیانگر درآمد تحقق یافته دریافتنی است و مشخصات یک ” حساب دریافتنی” را دارا میباشد.
افشا در صورت سود و زیان
صورت سود و زیان باید اقلام زیر را به طور جداگانه منعکس کند:
الف . درآمد شناسایی شده دوره (درآمد پیمان).
ب . هزینه شناسایی شده دوره (بهای تمام شده پیمان ) شامل هزینه شناسـایی شـده پیمـان طی دوره و زیان قابل پیش بینی شناسایی شده طی دوره.
افشای رویه های حسابداری
واحد تجاری باید با توجه به الزامات استاندارد حسابداری شماره 1 موارد زیر را در یادداشـت های توضیحی افشا کند:
الف . روش های تعیین درآمد شناسایی شده دوره.
ب . روش های تعیین مرحله تکمیل پیمان درجریان پیشرفت.
تاریخ اجرا
الزامات این استاندارد در مورد کلیه صورتهای مالی که دوره مالی آنها ازتاریخ 1/1/1380 و بعد از آن شروع میشود، لازم الاجراست.
مطابقت با استانداردهای بین المللی حسابداری
با اجرای الزامات این استاندارد مفاد استاندارد بین المللی حسابداری شماره 11 بـا عنـوان قراردادهای پیمانکاری نیز رعایت میشود.